بهانه بود
چه گمنام اومدی
و
شهره نفرت گشتی در شهر سیاه پوش دلم
نمی دانستی ؟؟؟
تنها بودن را دوست دارم
اما تنها ماندن را نه
و گاهی فقط جابه جایی چند فاج فاجعه می افریند
دیار من ابی بود ز اشک هایم
و
سرزمین تو سرخ بود ز خون هایی که به دل کردی
تفاوت عمق احساس بی زاری است
پوچی را می سازیم
نگرانم ازدنیای کوچکم ..کدام دلبستگی را به گور گلیم خود خواهم برد؟؟؟
برگرد بی تو بغض فضا وا نمی شود…… یک شاخه یاس عاطفه پیدا نمی شود
در صفحه دلم تو نوشتی صبور باش …… قلبم غبار دارد و معنا نمی شود
بی تو شکست پنجره رو به آسمان ……. غم در حریم آبی دل جا نمی شود
دریای تو پناه نگاه شکسته است … ……هر دل که مثل قلب تو دریا نمی شود
نگرانم ازدنیای کوچکم
mamnon :?:
حرفهایی هست برای نگفتن و ارزش عمیق هر کسی به اندازه ی حرفهایی است که برای نگفتن دارد و کتاب هایی نیز هست برای ننوشتن و من اکنون رسیدهام به آغاز چنین کتابی..
کاش میشد عشق را هدیه داد!!!!!!!!!!
مرسی