مثل خون در رگهای من (نامههای احمد شاملو به آیدا) و متن کتاب
درباره نویسنده:
درباره متن کتاب مثل خون در رگ های من
کتاب مثل خون در رگهای من به قلم احمد شاملو، شامل نامههای احمد شاملو به همسرش آیدا سرکیسیان و پاسخهای آیدا به او است که در سالهای ۴۰ و ۵۰ به رشته تحریر درآمده است.باید زمان زیادی میگذشت تا آیدا سرکیسیان، راضی به انتشار نامههایی که احمد شاملو برایش مینوشت، میشد و آنها را در اختیار علاقهمندان احمد شاملو قرار میداد و زمان آن ۱۵ سال پس از درگذشت احمد شاملو فرا رسید.
رابطه عاشقانه شاملو با همسرش از جمله مهمترین وجوهِ زندگی او محسوب میشود که تحولی بزرگ در زندگی این شاعر ایجاد کرد. به گونهای که رد پای حضور آیدا به وضوح در اغلب اشعار شاملو به چشم میخورد.این نامهها احساسات شخصی احمد شاملو را بازگو میکنند و گاه مسائل ادبی و سیاسی روزگار نیز در آنها دیده میشود اما آنچنان پر رنگ نبوده و موضوع اصلی همان بیان احساسات شاعر است. در انتهای کتاب نیز تصویر هفده نامه با دستخط خود شاملو آورده شده است.
قسمت هایی از متن کتاب مثل خون در رگ های من:
آیدای من! تا هنگامی که هنوز کلماتی دارم تا عشق خود را به تو ابراز کنم، زندهام. به این زندگی دلبستهام و آن را روز به روز پُر بارتر میخواهم.
تو آخرین چوب کبریتی هستی که میباید به آتشی عظیم مبدل شوی و از زندگی من، در برابر سرمای مرگ در این بیابان پر از وحشت دفاع کنی… اگر این چوب نگیرد، مرگ در این برهوت حتمی است! تو همهٔ امید من، تو پناهگاه گرم و روشن من هستی.
فردا برایت نامهٔ دیگری خواهم نوشت.
هزار هزار هزار بار میبوسمت… نوک انگشتهایت را، زانوهایت را، گوشهای کوچولویت را، و اطلسیهای خودم را…****
آه که اگر فقط این دوری اجباری از تو نبود، اگر فقط تو را در کنار خود داشتم، میتوانستم بگویم که آرامترین، شادترین و امیدوارترین روزهای عمرم را میگذرانم: درست است که برای رسیدن به تو آرام و قرار ندارم، اما با همین اقامت چند روزه در این ده دورافتادهٔ ساکت، اعصابم چنان آرام شده است، آن قدر به زندگی خوشبین شدهام، آن قدر خوشحال و سر حال و تازهنفس شدهام که، انگار دوباره به دنیا آمدهام… آه که اگر فقط تو در کنار من بودی!
***
چه قدر جای تو، این جا، در کنار من، توی نگاه من، خالی است… گو این که لحظهیی بی تو نیستم. خودت بهتر میدانی: من، برای آن که از خودم خبری بگیرم، باید از تو شروع کنم! نفسی نمیکشم مگر این که با یاد تو باشد؛ قلبم نمیتپد مگر این که یادش باشد زندگی دوباره را از کجا شروع کرده است؛ مگر این که یادش باشد برای چه میتپد
**
دیدگاهتان را بنویسید