بی تو در خستگی وبیهودگی ها
بی تو در نهایت دل مردگی ها
بی تو در تنهایی وبیراهه ها
بی تو در اسارت و آشفتگی ها
بی تو با شکست قلب
بی تو با سکوت شب
بی تو بااین قلب زخمی
بی تو با این روح وحشی
بی تو از این زندگی،سیر
بی تو از این خستگی، پیر
بی تو از همه گریزان
بی تو از آتش فروزان
بی تو شاکی از گذشته
بی تو امروز،دل شکسته
بی تو جاده های بسته
بی تو من،خسته ی خسته
شعر از: مهناز باباپور(م.نگاه)
************************************
پی نوشت:
انصاف نبود رفتنت با خودت باشد ، فراموش کردنت با من …
دیدگاهتان را بنویسید