رمان سمفونی مردگان

سمفونی مردگان

 عباس معروفی
 ققنوس
 ۹۷۸۹۶۴۳۱۱۳۴۴۵
 ۱۳۸۹
 ۳۵۲ صفحه

برای سفر عاشقانه کجارو انتخاب می کنی؟

سمفونی مردگان، رمان بسیار ستوده شده عباس معروفی، حکایت شوربختی مردمانی است که مرگی را بر دوش می‌کشند و در جنون ادامه می‌یابند، در وصف این رمان بسیار نوشته‌اند و بسیار خواهند نوشت؛ و با این همه پرسش برخاسته از این متن تا همیشه برپاست؛ پرسشی که پاسخ در خلوت تک‌تک مخاطبان را می‌طلبد: کدام یک از ما آیدینی پیش رو نداشته است، روح هنرمندی که به کسوت سوجی دیوانه‌اش در آورده‌ایم، به قتلگاهش برده‌ایم و با این همه او را جسته‌ایم و تنها و تنها در ذهن او زنده مانده‌ایم. کدام یک ما؟

قسمت هایی از متن رمان:

شب‌ها می‌ترسید که بخوابد، چون بعضی وقت‌ها مرا (سورمه) می‌دید و وقتی بیدار می‌شد، من پر زده بودم و رفته بودم. می‌ترسید بخوابد، چون می‌دانست وسط خواب ناگهان پا می‌شود و می‌نشیند، به اطراف نگاه می‌کند، و بعد مثل بچه‌های پدرمرده در آن اتاق سیمانی سرد گریه می‌کند.

****

احساس می‌کردم وقتی آدم تنها می‌شود، تمامی غم دنیا در وجودش خیمه می‌زند. احساس می‌کند آن‌قدر از دیگران دور شده که دیگر هیچ وقت نمی‌تواند به آن‌ها نزدیک شود. می‌بیند میان این همه آدم حسابی تنهاست.

***

پدر گفت: به قول ایاز با دو دسته نمی‌شود بحث کرد بی سواد و با سواد.

**

عشق را باید با تمام گستردگی اش پذیرفت، تنها در جسم نمی‌توان پیداش کرد، بلکه در جسم و روح و هوا. در آینه، در خواب، در نفس کشیدن‌ها انگار به ریه می‌رود، و آدم مدام احساس می‌کند که دارد بزرگ می‌شود.

 

 

Forlove

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *