باید کسی را پیدا کنم که دوستم داشته باشد ،
آنقدر که یکی از این شب های لعنتی…آغوشش را برای من و یک دنیا خستگیم بگشاید ؛
هیچ نگوید و هیچ نپرسد
فقط مرا در آغوش بگیرد بعد همانجا بمیرم تا نبینم روزهای آینده را …
روزی که دروغ میگوید ،
روزی که دیگر دوستم ندارد ،
روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمی گیرد
و روزی که عاشق دیگری می شود !
************************************
پی نوشت:
تا مالِ یکی میشی بقیه یادشون میاد چقدر دوستت دارن . . .
وقتی دیدمت گفتم تو همان یگانه عشقی ک برای
ت خواب نداشتم سالها اما وقتی تو حرفی از عشق تزدی حیاء
زنانه لبهای مرا دوخت ومن ب دنبال راهی برای کشتن عشقت در خودم گشتم اما بدان تو همان یگانه ی برای من محمدنار.