واقعا نمی دانم که با چه بیانی زیبایی عشق تو را بسرایم.
تمام غم های من با لبخندی که بر لبهای شیرینت نقش می بندد از بین می رود.
تمام شیرینی زندگی ام با کوچکترین غمی که بر چهره تو می نشیند محو می شود.
عشق من لحظه ای نیست که در یاد تو و غرق در خیالت نباشم.
گلم نمی دانم چطوربگویم که چقدر دوستت دارم
و چه اندازه میزان محبت تو در دلم ریشه افکنده است.
فقط آرزو میکنم که زندگیم حتی برای یک لحظه هم که شده
کوتاه شود و تمام آن را در کنار تو باشم.
روز به روز که می گذرد آتش محبتت در دلم بیشتر می شود
و من به خاطر این محبت تو از صمیم قلب می گویم که:
” نیــــازمــ با تمــامــ وجـــود دوستت دارم “
تو ستاره ای هستی در آسمان دلم که هیچگاه خاموش نمی شوی
تو خاطره ای هستی ماندگار در دفتر دلم که فراموش نمی شوی
همیشه تو را در میان قلبم می فشارم تا حس کنی
تپش های قلبی را که یک نفس عاشقانه برایت می تپد
************************************
پی نوشت:
کاش می شد جای دست روی دست گذاشتن ، دست توی دستش می گذاشتم !
قشنگ بود .
اگه دوست داشتید به دفتر شعر من سر بزنید .