من در میان خودم تنها نشسته ام


برای سفر عاشقانه کجارو انتخاب می کنی؟

من در میان خودم

تنها نشسته ام

تنها تر از غمی

که تو قلبت

از آن شکست

تنها شکسته ام.

در کنج تنهایی من غنچه های غم بیبوته می کند

در گوشه ی دو چشم غمینم طفیل نم گلبوته می کند.

غم می خورد همه بودم -هرآنچه هست- این غم کجا نشست؟

این غم که بود و نبودش  از آن توست این دل کجا شکست؟

در خود شکسته ام:

آن غم که بود و نبودش  برای توست.

اینجا نشسته ام :

اینجا که سایه سایه وجودش از آن توست.

تنها گسسته ام

تنها تر از همیشه

این من به یاد توست.

غم در دو چشم من فریاد می کند

دل در وجود من ، بی تاب می تپد

آن هم به یاد توست…

غم در وجود من  بیبوته کرده است

سرشار از تهی

خالی ز هر چه هست

هستم به یاد تو

آن کس که هست و  هست

هرجا به یاد تو –

با این غم عمیق

با این نمای نم

با این دو چشم غم انگیز پرملال

با این وجود شکسته به بار غم-

می خواندت به نام

این دل که می تپد

ان هم برای توست.

این غم از آن توست ….

Forlove

حرف خاصی نیست. آدمی هستم مثل کرور کرور آدم دیگر. با همان دغدغه ها و نگرانی ها، آشفتگی ها و اندوه ها، لبخندها و امیدواری های گاه و بی گاه. در هوای تاریک همین شهر درندشت نفس می کشم که هر قدم، خاطره ای روی سنگفرش هایش رقم زده.

2 یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *