زمستون
تن عریون باغچه چون بیابون
درختا
با پاهای برهنه زیر بارون
نمی دونی تو که عاشق نبودی
چه سخته مرگ گل برای گلدون
گل و گلدون چه شبها
نشستن بی بهانه
واسه هم قصه گفتن عاشقانه
چه تلخه
چه تلخه،باید تنها بمونه قلب گلدون
مث من که بی تو
نشستم زیر بارون زمستون
زمستون برای تو قشنگه پشت شیشه
بهاره زمستونها برای تو همیشه
تو مثل من زمستونی نداری
که باشه لحظهءچشم انتظاری
گلدون خالی ندیدی
نشسته زیر بارون
گلای کاغذی داری تو گلدون
تو عاشق نبودی
ببینی تلخه روزای جدایی
چه سخته
چه سخته بشینم بی تو با چشمای گریون
اشتراک گذاری
سردبیر
حرف خاصی نیست. آدمی هستم مثل کرور کرور آدم دیگر. با همان دغدغه ها و نگرانی ها، آشفتگی ها و اندوه ها، لبخندها و امیدواری های گاه و بی گاه. در هوای تاریک همین شهر درندشت نفس می کشم که هر قدم، خاطره ای روی سنگفرش هایش رقم زده.
aaaaaaaaaaaaaaliye
salam sitetoon mahshare
ham matnash , ham axash
good luck ;-)