داستان عشق واقعی …

برای سفر عاشقانه کجارو انتخاب می کنی؟

بی مقدمه  شروع می کنم چرا که من بلد نیستم مثه همه عاشقای عاشق پیشه با لفظ قلم و حرف های پر احساس شما رو ببرم تو اوج احساس راستش یه کم هوس کردم باهاتون خودمونی تر صحبت کنم ، چیزی که خیلی ماها نمی تونیم درکش کنیم .می خوام درباره عشق خودم صحبت کنم ، اره منم عاشق شدم ولی به جای اینکه بخوام حرف عاشقانه بزنم اینبار داستانی رو واسط تعریف می کنم که به همه اونایی که عاشق پیشه شدن ثابت کنم که عشق واقعی اون چیزی نیست که فکر می کنید ، داستان از اون روزی شروع میشه که یه دختر پسر جوون داشتند سوار موتور می شدند و با سرعتی نزدیک به ۱۲۰ کیلومتر سوار موتور سیکلت در حال گذر بودند. دختر میگه که آروم تر برو من می ترسم ولی پسره می گه نه داره خوش می گذره ولی دختره می گه نه اصلا خوش نمیگذره تو رو خدا خواهش می کنم که آهسته تر برو خیلی وحشتناکه ولی پسر می گه بهم بگو دوستت دارمدختره هم می گه باشه دوستت دارم و تو رو خدا اروم تر برو پسره میگه ازت می خوام که منو محکم بقل کنی و دختره حرفشو گوش می کنه و بغلش می کنه تو همون حال می گه کلاه ایمنی منو برداری بذاری سرت؟اذیتم میکنه و دختر انجام می ده

روزنامه های روز بعد: موتور سیکلتی با سرعت ۱۲۰ کیلومتر بر ساعت به ساختمانی اثابت کرد موتور سیکلت دو نفر سرنشین داشت اما تنها یکی نجات یافت حقیقت این بود که اول سر پایینی پسر که سوار موتور سیکلت بود متوجه شد ترمز بریده اما نخواست دختر بفهمه در عوض خواست یکبار دیگه از دختر بشنوه که دوستش داره(برای اخرین بار)

خیلی فجیح بود ؟ ولی این عشق واقعی هست نمی گم کلاه کاسکت خودتونو بردارید نمی گمخودتونو بکشید ! فقط می خوام بگن واسه عشقتون ارزش بذارید…

همین وبس

************************************

پی نوشت:

اگــــــــــــــــــر درد داری ؛
تحمــــــــــل کــــــــن !
روی هــــــــم کــــــه تلنبـــــــار شـــــــد ،
دیگــــــــر نمیفهمـــــــی کـــــــــدام درد از کجــــــــــاست ؟!
کـــــــم کـــــــم خـــــــودش
بــــــــی حــــــــــس می شـــــــــود …

اشتراک گذاری
Forlove

حرف خاصی نیست. آدمی هستم مثل کرور کرور آدم دیگر. با همان دغدغه ها و نگرانی ها، آشفتگی ها و اندوه ها، لبخندها و امیدواری های گاه و بی گاه. در هوای تاریک همین شهر درندشت نفس می کشم که هر قدم، خاطره ای روی سنگفرش هایش رقم زده.

32 یک نظر

  1. عسل پاسخ

    عشق واقعی خداست چون هیچوقت تنهات نمیذاره . تو این دنیا نباید به هیچ چی بیش از حد دل بست همه رفتنی ایم.

  2. میگ_mig پاسخ

    خیلی عالی بود. آرزو میکنم عشق منم همیشه همینجوری منو دوس داشته باشه. ن اینکه خودشو بکشه ها.

  3. Nooshin پاسخ

    ممنون از داستان خوبتون.منم عاشق شدم عاشق کسی که همیشه جلوچشممه همیشه میبینمش یک سال زندگیمو بخاطرش تباه کردم نه از مسافرت رفتن لذت بردم نه از مهمونی رفتن و……ازدستش یکم ناراحتم چون هروقت میرفتم بیرون تا جایی که چشمش میدید نگام میکرد بخاطر این کارش همه همسایه ها شک کردن حتی مامان بابامم فهمیدن دوستش دارم گفتن باید فراموشش کنی اونا پویا رو جلوی چشمم پیش دو ستاش خورد کردند ولی اگه اون واقعا دوستم داشته باشه همه ی اینارو تحمل میکنه . منم عشقشو تو دلم نگه میدارم تا زمانی که وقتش برسه . برام دعاکنید دعا کنید که بهش برسم

  4. Malihe پاسخ

    عشق لیاقت میخواد.وبعضی هام این لیاقتا دارن نمیگم همهه مثل این اقا وامثال این باشن،اگه واقعا عشق واقعی نیسن حداقلش تنهاش بزارن وبگن مابراهم آفریده نشدیم برو سراغ زندگیت!ن خیانت بزرگی که هیچ وقت فراموش نشده و آبروش لکه دارشه.

  5. ana پاسخ

    داستان عشق منم به مرگ خطم میشه …من عاشق کسی شدم که نباید میشدم …..باتمام وجود واز ته قلب پسری ودوست داشتم که اسمش تو شناسنامه دیگری بود ومن خبر نداشتم….۴سال تمام عاشقش بودم ونمیدونستم زن داره تا اینکه یروز بهم گفت …خیلی داغون شدم …..ترکش کردم …..بعد دوروز یه تصادف وحشتناکی کردم که باعث شد بیاد و دوباره ببینمش اونجا بود که بهم گفت سرطان خون داره …ولی من باور نکردم وکلی بهش فحش دادم …۳ماه گذشت که یکی از دوستاش بهم زنگ زد وگفت که پیمان مرده نمیتونستم باور کنم وقتی اعلامیشو دیدم باورم شد …..

  6. alex پاسخ

    واقعا قشنگ بود.ولی خیلی راها بود که جفتشون ازمرگ نجات پیداکنن…به نظر من کاش دخترهم میمرد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!در ضمن کی میکه عشق واقعی وجود نداره؟!ادما هنوزم قلب دارن نه پاره اجر!!!!!!!!

  7. سالی پاسخ

    منم عاشق شدم ولی حیف که نمیدونه کاش یه لحظه تو زندگیم بود که بهش فک نکنم
    راستی واقعا داستن قشنگی بود عالی بود منم بودم همین کارو میکردم فقط برای عشقم

  8. mahdi(m&f) پاسخ

    سلام داستان خوبی و برمعنی بود.شاید باورتون نشه من ۳سال عاشق شده بودم عاشق کسی شده بودم که یه جورایی خجالت میکشیدم بهش بکم تا اینکه بعده سه سال انتظار یه روز بادخترخالم که عاشقش بودم تو خونه تنها شدیم وباکلی ترس استرس کفتم وای جه روزی بود الانم نزدیکه ۲ساله که باهم خوشبختیم و بهترین زندکی رو داریم از همینجا میکم فاطمه جونم عاشقتم میمرم برات.ولی دوستان اینو بدونین عشق کلمه مقدسی هستش توروخدا هرمتشو نشکونین خواهش میکنم نشکونین

  9. محیا پاسخ

    دخترا نزده میرقصن.تو رو خدا این چیزارو ننویسید عشق کیلو چنده؟؟؟!!!!!گشتم نبود نگرد نیس!!!!!!!!!!!!

  10. emilent پاسخ

    داستانش قشنگ بود به نظرمن تواین زمونه هم ادم خوب هست هم ادم بدبس چنین عشقایی وجود داره من بسر رو تحسین میکنم به خاطره این کارش عشق واقعی ای یعنی همین کسی که این واستانو باور نکردبدونه که بویی ازعشق نبرده یا عشقش هوسی بیش نیس

    1. raha پاسخ

      نیلو جان من میخوام داستان عشقیتو کامل بدونم میشه واسم تو ایمیلم بزاری ؟؟؟؟فقط واسه خودم چون منم بدجور عاشقم ولی…

  11. sahar پاسخ

    سلام
    من عاشق بگی نگی شدم.
    ولی ی پسره هست ک میگه خیلی دوسم اره با اینکه فقط عکسمو دیده،و با هم حرف زدیم،
    داداشم ب رابطمون پی برد،گوشی رو گرفت و بهش اس داده گفته ک دهنت سرویسه مزاحم خواهر من میشی.
    بع د نیما ب من ایمیل زد و گفت ک داداشت اینجوری گفته،من از دلش در اوردم،بعد نیما گفت ک همه چیزو بنداز گردن من اگه داداشت بهت چیزی گفت،بگو نمیخوامش مزاحم میشه.گفت ی نفر باید این وسط قربونی بشه،خواهش میکنم بزار من باشه.خواهش میکنم مخالفت نکن،من گفتم نمیتونم گفت پس نیمارو ول کن.منم مجبور شدم قبول کنم.ب نظرتون این عشق واقعیه؟؟؟؟؟؟

    1. alex پاسخ

      سلام سحرجونم.نمیخوام باحرفم نیما ناراحت شه ولی به نظرم اینا سیاسته.پسرا اصولا مرد عمل نیستن فقط یکم زبون بازن.پاش برسه اونم میزنه زیرش!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

  12. mari پاسخ

    این عشق نبود فقط ۱ حماقت بچه گانه بود که به دوست داشتن هم نرسید.نتیجه اخلاقی:با دوس پسرتون جایی نرید که اگه تصادف هم نکنید … میگیرتتون

  13. نفس پاسخ

    سلام
    این داستان بهترین داستانیه که توعمرم خوندم
    واقعا قشنگ بود
    بینطیربود
    من عاشق این چیزام
    باورتون نمیشه من تااین داستانو نخونم نمیخوابم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *