سردی ولی کنار تو با شعله ها هم نفسم
شبی کویری ام ولی با تو به بارون می رسم
تلخی ولی با بودنت دیوونه میشم دم به دم
شیرینی زندگی رو نفس نفس حس می کنم
ساکتی اما تو چشات غوغای نور و شبنمه
می ترسم از رسیدن آینده ای که مبهمه
با تو یه دنیا شادی ام اگرچه دور و بی کسم
از خشکی نگاه تو به مرز دریا می رسم
دریا خود خود تویی که غرق توفان توام
شب غرق زیبایی میشه وقتی نگاهت می کنم …
:x :x :x :x :x :x :x :x :x