پنجره را شکستم تا تورا بیابم
آسمان را خراشیدم تا تورا بیابم
اما حیف که نبودی
زمین را تراشیدم تا تورا بیابم
سنگ ها را درنوردیدم تا تورا بیابم
اما حیف که نبودی
دریا را خشکیدم تا تو را بیابم
از ماهی ها پرسیدم تا تو را بیابم
اما حیف که نبودی
قلب ها را شکستم عاشقان را دزدیدم
گریه ها را بوسیدم خنده ها را رنجیدم
اما حیف …
شکسته شد جان و تنم
مرحم زخم های دلم
نشسته عرش آسمان
آبی شده روز و شبم
سپید شده روز و تنم
رفته بسوی سر نوشت
اونکه باید می نوشت
آه آه آه آه
بگذر خدا از روی او
از چشمان سپید او
تا که گله به سر نهد
ز پاکی رخساره او
جام شراب فشان کنم
از هل هلی ساقدوش او
دلم گرفته ای خدا جان و تنم به کف روا
تا که نیایی پیش ما تنهایی غم داره خدا …
************************************
پی نوشت:
دلم گرفته از آدمایی که میگن دوستت دارم
اما معنیشو نمیدونن!!!
از آدمهایی که میخوان مال اونا باشی
اما خودشون مال تو نیستن
از اونایی که زیر بارون برات میمیرن و …
وقتی آفتاب میشه همه چیز یادشون میره !!!
سلام
سایت زیبایی داری
ب منم سر بزن اگه موافق بودی با تبادل لینک
منو با اسمه وبم لینک کن بعد بگو با چه اسمی لینکت کنم ؟
واقعا داستانات قشنگه
سلام
بهتره برای اینکه مدیون دلمون نشیم بیکار نمونیم .
به جای اینکه دنبال مقصر بگردیم بهتره امیدوار باشیم و با اون امیدی که داریم می تونیم به کسی که دوستش داریم برسیم
سلام بهروز جون