جوون تر که بودم یکی عاشقم بود

 

جوون تر که بودم یکی عاشقم بود
من و که نمی دید دلش می گرفت زود
می گفت خیلی وقته دلم پا به پاته
می گفت هر جا باشی نگاهم به راتــه
منم بچه بودم دلم پر پرش شد
بهش ایـــن و گفتم اونم بـــاورش شد
خلاصه نشستیم یه رویا کشیدیم
واسه زندگیمون چه خوابایـــی دیدیم
به هم قـــــول دادیم که با هم بمونیم
تا هر جا که می شه تا هر جا بتونیم

ولی من نموندم نه اینکه نمی شد
زدم زیر قولم دلم دم دمی شد
حالا گـــاهی وقتا به یادش می افتم
درست لحظه هایی که یادش می افتم
تموم وجودم پر از شرم می شه
به این خاطراتش سرم گرم می شه
به هم قـــــول دادیم که با هم بمونیم
تا هر جا که میشه تا هر جا بتونیم
خودم زندگیم و به حسرت سپردم
درست خاطرم نیست ولی پاش و خوردم

 

برای سفر عاشقانه کجارو انتخاب می کنی؟

************************************

پی نوشت:

 

در دنیا فقط ۳ نفر هستند که بدون هیچ چشم داشت و منتی
و فقط به خاطر خودت خواسته هایت را برطرف می کنند،
پدر و مادرت و نفر سومی که خودت پیدایش می کنی
مواظب باش که از دستش ندهی
و بدان که تو هم برای او نفر سوم خواهی بود
چرا که در ترسیم تقدیرت نیز نقش خواهد داشت !!

Forlove

حرف خاصی نیست. آدمی هستم مثل کرور کرور آدم دیگر. با همان دغدغه ها و نگرانی ها، آشفتگی ها و اندوه ها، لبخندها و امیدواری های گاه و بی گاه. در هوای تاریک همین شهر درندشت نفس می کشم که هر قدم، خاطره ای روی سنگفرش هایش رقم زده.

6 یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *