چرا قلب تیر خورده نماد عشق است؟

 

نماد عشق یک قلب است. اما نماد عاشقی قلبی هست که تیر وسطش خورده. کمتر کسی شاید راز این قلب تیر خورده را بداند. لااقل من در اینترنت هر چه گشتم نه به فارسی و نه به انگلیسی در این زمینه چیزی ندیدم.
در نتیجه خودم می‌نویسمش تا هر کسی دنبال معنایش گشت، جوابش را اینجا پیدا کند.

در باور یونانیان باستان هر پدیده ای یک خدایی داشت. همه خدایان هم یک خدا یا پادشاه بزرگ داشتند که اسمش زئوس بود. یک شب به مناسبتی زئوس همه خدایان را به جشنی در معبد کوه المپ دعوت کرده بود.
دیوانگی و جنون هم خدایی داشت بنام مانیا. مانیا چون خودش خدای دیوانگی بود طبیعتا عقل درست و حسابی هم نداشت و بیش از حد شراب خورده بود. دیوانه باشی، مست هم شده باشی. چه شود!

برای سفر عاشقانه کجارو انتخاب می کنی؟

خدایان از هر دری سخنی می‌گفتند تا اینکه نوبت به آفریدیته رسید که خدای عشق بود. حرف‌های خدای عشق به مذاق خدای جنون خوش نیامد و این دیوانه عالم ناگهان تیری را در کمانش گذاشت و از آنسوی مجلس به سمت خدای عشق پرتاب کرد. تیر خدای جنون به چشم خدای عشق خورد و عشق را کور کرد.
هیاهویی در مجلس در گرفت و خدایان خواستار مجازات خدای جنون شدند. زئوس خدای خدایان مدتی اندیشه کرد و بعد به عنوان مجازات این عمل، دستور داد که چون خدای دیوانگی چشم خدای عشق را کور کرده است، پس خودش هم باید تا ابد عصا کش خدای عشق شود. از آن زمان به بعد عشق هر کجا می‌خواهد برود جنون دستش را می‌گیرد و راهنمایی‌اش می‌کند.
به همین دلیل است که می‌گویند عشق کور است و عاشق دیوانه و مجنون می‌شود. پس تیر و قلب و نقش این دل تیر خورده ای که می‌بینید ریشه در اسطوره های یونان باستان دارد.
بعدها رومیان باستان آیین و اسطوره های یونانیان را پذیرفتند و تنها نام خدایانشان را عوض کردند. در افسانه‌های روم باستان زئوس را ژوپیتر، خدای جنون را ارا و خدای عشق را ونوس می‌نامیدند.
در نتیجه به باور آنها ارای دیوانه چشم ونوس زیبا را کور کرد.
عشق واقعا جنون است اما اگر دو طرفه و واقعی باشد لذتی دارد که مپرس. ولی عشق یکطرفه انسان را پریشان و خوار و حقیر می‌کند.

 

************************************

پی نوشت:

گاهی دلـــــم ازهرچه آدم است میگیرد...
گاهی دلــم دوکلمه حـرف مهربانانــه میخواهـد…
نـه به شکل دوستت دارم…
ساده شاید ، مثل دلتـنگ نباش …
فــردا روز دیگری ست… !

 

Forlove

حرف خاصی نیست. آدمی هستم مثل کرور کرور آدم دیگر. با همان دغدغه ها و نگرانی ها، آشفتگی ها و اندوه ها، لبخندها و امیدواری های گاه و بی گاه. در هوای تاریک همین شهر درندشت نفس می کشم که هر قدم، خاطره ای روی سنگفرش هایش رقم زده.

7 یک نظر

  1. مینا پاسخ

    سلام . خیلی خیلی ممنون که گفتی فقط یه کوچولو کنجکاو شدم اول فکر کردم شخص دیگه ای هستی ،پرسیدم ببینم خودشی یا نه …که دیدم نیستی . ممنون
    ___۰♥۰♥_____♥۰۰♥۰,*-:¦:-*
    _۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
    ۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
    ۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
    _۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
    ___۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
    _____۰♥۰۰۰۰♥۰,*-:¦:-*
    _______۰♥۰,*-:¦:-*
    _____۰,*-:¦:-*
    ____*-:¦:-*_____۰♥۰♥____♥۰۰♥۰
    __*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰♥___♥۰۰۰۰۰♥۰
    _*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
    _*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
    __*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
    ____*-:¦:-*____۰♥۰۰۰۰۰۰۰۰۰♥۰
    ______*-:¦:-*_____۰♥۰۰۰۰♥۰
    _________*-:¦:-*____۰♥۰
    ______________,*-:¦:-*

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *